در ابتداء به عللى الزاماً کتاب هایى که بیگانگان در زمینه اسلام و قرآن نوشته بودند مورد مطالعه قرار دادم، با وجودى که نوشتههاى آنان درباره آئین جاودانى اسلام با غرض ورزى و بدگوئى توأم است، در عین حال مىتوان از لابلاى سخنان ایشان حقایق تابناک اسلام را دریافت و حدود نفوذ و اتقان مطالب قرآن را به دست آورد. آشنائى من با تعالیم حیات بخش و معارف درخشان اسلام و قرآن، بینش جدید و عمیقى در من به وجود آورد و طرز فکرم را درباره جهان آفرینش و فلسفه وجود به کلى دگرگون ساخت و احساس کردم که تعلیمات اسلام بر خلاف تعالیم مسیحیت، انسان را موجودى شریف و با شخصیت مىشناسد نه موجودى کثیف و ذاتاً آلوده!!. مسلمانان به حکم کتاب آسمانى قرآن پیامبر عالى مقام خود را انسانى مانند انسان هاى دیگر مىدانند که خداوند او را براى تبلیغ و رسالت و رهنمائى انسان ها برگزیده است. در این کتاب دستور زندگى و نحوه بهرهگیرى از لذایذ این دنیا و حیات آن، به طرزى جالب و خردمندانه بیان شده است