قرآن,تنها کتاب آسمانی که به عنوان معجزه است

وَ إِنْ کُنْتُمْ فی‏ رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى‏ عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَکُمْ مِنْ دُونِ

قرآن,تنها کتاب آسمانی که به عنوان معجزه است

وَ إِنْ کُنْتُمْ فی‏ رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى‏ عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَکُمْ مِنْ دُونِ

اعجاز قرآن از لحاظ علم ریاضی

پدیده بى نظیرى که در قرآن وجود دارد، در هیچ کتاب نوشته دست بشر یافت نمیشود. هر یک از عناصر قرآن داراى ترکیبى است ریاضى: سوره ها، آیات، لغات، تعداد حروف، تعداد کلمات هم خانواده، تعداد و انواع اسم هاى الهى، طرز نوشتن بعضى لغات، عدم وجود یا تغییر عمدى بعضى حروف در بعضى لغات و بسیارى از عوامل دیگر قرآن بغیر از محتویاتش، همگى داراى ترکیبى خاص هستند. سیستم ریاضى قرآن دو جنبه مهم دارد: (۱) انشاء ریاضى، و(۲) ساختمان ریاضى قرآن که شامل شماره سوره ها و آیات است. بخاطر این کد ریاضى جامع، کوچگترین تغییر در متن یا ساختمان ترکیبى قرآن، بلافاصله آشکار میشود.

بسادگى قابل درک

غیر قابل تقلید

براى اولین بار در تاریخ، ما کتابى داریم با اثبات نویسندگى الهى_ ترکیب ریاضى ماوراء انسانى.

خوانندگان این کتاب به آسانى میتوانند معجزه ریاضى قرآن را بررسى کنند. کلمه خدا (الله) در سراسر قرآن با حروف بزرگ و پر رنگ نوشته شده است. در گوشه سمت چپ پایین هر صفحه، مجموع تعداد دفعاتى که کلمه ''خدا'' از ابتداى قرآن تا آن صفحه تکرار شده است، نوشته شده. شماره نوشته شده در گوشه سمت راست پایین صفحه، مجموع شماره آیاتى است که کلمه ''خدا'' در آنها تکرار شده است. آخرین صفحه کتاب، یعنى صفحه ۶۰۴، جمع کل تعدد تکرار کلمه ''خدا'' را در قرآن نشان میدهد که ۲۶۹۸ مرتبه است، یا ۱۴۲۱۹. مجموع شماره آیاتى که دارى کلمه ''خدا'' است، میشود ۱۱۸۱۲۳، این عدد هم بر ۱۹ قابل قسمت است: (۱۱۸۱۲۳=۱۹۶۲۱۷).

ادامه مطلب ...

موانع استجاب نشدن دعا

1 تنافی با سنتهای آفرینش
خواسته ای که در دعا عرضه می شود، باید مخالف سنت های الهی که خداوند بر پایه حق و حکمت بنا نهاده است نباشد.
از جمله سنت های خداوند این است که; برای هر یک از انسانها اجلی قرار داده که در صورت حتمی بودن گریز از آن نیست. بنابراین اگر کسی دعا کند که بخواهد خداعمر بی پایان به او بدهد و یا مریضی را که اجل حتمی او فرا رسیده است، از مرگ برهاند، اجابت چنین خواسته ای به معنای تعطیلی در قانون قطعی الهی و یا وروداستثنا در حریم آن است و این خود مانع از اجابت دعاست.
قرآن کریم در این باره می فرماید:
«وانفقوا من ما رزقناکم من قبل ان یاتی احدکم الموت فیقول رب لولا اخرتنی الی اجل قریب فاصدق و اکن من الصالحین و لن یوخر الله نفسا اذا جاء اجلهاوالله خبیر بما تعملون ».
«از آنچه به شما روزی کرده ایم انفاق کنید، پیش از آن که مرگ یکی از شما فرارسد، آنگاه بگوید: پروردگارا چرا مرگ مرا تا زمانی اندک به تاخیر نمی اندازی،تا صدقه دهم و از صالحان باشم و هرگز خداوند اجل هیچ کس را وقتی فرا رسد، به تاخیر نخواهد انداخت ».
2 تزاحم دعاها
گاهی شخصی که از ستم دیگران به ستوه آمده، علیه ستمگران دعامی کند و از خداوند انتقام خود را می طلبد ولی در همین حال این شخص به ظاهر مظلوم به خاطر ستمی که خود به دیگری کرده، مورد غضب قرار گرفته است. همین تزاحم دعاهامی تواند مانع استجابت گردد. تزاحم در حدیث قدسی یکی از موانع دعا معرفی گردیده است خداوند متعال در این باره می فرماید: «... اما ان تکون ظلمت احدا فدعا علیک فتکون هذه بهذه...» یا این است که تو به دیگری ستم کرده ای و او بر ضرر تو دست به دعا برداشته است پس این به [واسطه] آن [دفع می شود.] از حضرت صادق (علیه السلام) روایت شده است که: «هر گاه شخصی مورد ستم دیگری واقع شود، سپس علیه اواز درگاه خداوند تقاضای انتقام کند، خداوند می فرماید: شخص دیگری هست که ادعادارد از سوی تو مظلوم واقع شده و بر تو نفرین می کند، اگر می خواهی تا دعای تو رادر باره او و دعای او را در حق تو به اجابت رسانم و گرنه هیچ یک را برآورده نمی کنم; تا از عفو خود شما را بهره مند سازم ».
گاهی هم انسان برای موفقیت خود دعا می کند در حالی که بسیاری از اشخاص دیگر که از دست او دل شکسته اند برای ناکامیش با دل سوزان و اشک ریزان دعا می کنند.
بنابر این دعا کننده باید قبل از دعا، دیگران را از خود راضی سازد. امام صادق(علیه السلام) فرمود: «کان ابی یقول اتقوا الظلم فان دعوه المظلوم تصعد الی السماء».
پدرم همواره می فرمود: از ستم به دیگری بپرهیزید; زیرا دعای مظلوم تا آسمان بالا می رود.
و امام کاظم(علیه السلام) فرمود: «لا تحقروا دعوه احد فانه یستجاب للیهودی والنصرانی فیکم و لا یستجاب لهم فی انفسهم ».
دعای هیچ کس را کوچک نشمارید; زیرا درخواست یهودی و نصرانی در باره شما به اجابت می رسد گر چه در باره خود آنان مستجاب نمی گردد.»
ادامه مطلب ...

اعداد زوج و فرد در قرآن مجید

قرآن کریم اعجاز بیکران است که ویژگیهای بینظیر و اثبات شدهای دارد اما گاه مطالبی طرح میشود که چندان قابل اعتماد نیست مانند اعجاز عددی که با وجود تناسب تکرار واژه در قرآنچندان قابل اتکا نیست و دفتر آیتالله مکارم شیرازی نیز بر این مورد تأکید کرده است .
سید مرتضی علوی نویسنده کتاب ریاضیات و قرآن در گفتگو با مهر در رابطه با اعجاز عددی قرآن اظهار داشت: در مورد اینکه اصل پیدایش اعجاز قرآن و مطرح شدن این بحث از چه زمانی آغاز شده است اطلاعات دقیقی وجود ندارد. قرآن در ابعاد مختلفی چون بیان، اخبار از غیب و اعجاز در عدم اختلاف دارای اعجاز است و اعجاز عددی از جمله اعجازهایی است که اخیرا در رابطه با قرآن مطرح شده است.
وی در رابطه با پیشینه تاریخی اعجاز عددی قرآن گفت: برخی صاحبنظران در چند دهه اخیر بعد دیگری برای اعجاز قرآن بیان کرده و اعتقاد دارند یک نظم ریاضی خاصی در قرآن حاکم است. اولین کسی که این ادعا را مطرح کرده دانشمندی به نام دکتر رشاد خلیفه است. این فرد ادعا کرده است که یک نظام ریاضی خاصی در قرآن مطرح است و در همین راستا از حروف مقطعه آغاز کرده و گفته است که این حروف دارای اعجاز عددی هستند. این بحث دارای چند بعد است که جدا از حروف مقطعه اعجاز عدد 19 را هم در بر می گیرد. در این میان اعجاز زوج و فرد، اعجاز عدد هفت و اعجاز تناسب تکرار واژگان نیز مطرح شده است.

ماجرای اعداد زوج و فرد

علوی گفت: اعجاز زوج و فرد از سوی کورش جم نشان براساس آیه ای در قرآن که خداوند در آن به زوج و فرد سوگند یاد کرده گفته است که باید نظام خاصی مبنی بر زوج و فرد در قرآن باشد. وی گفته است قرآن دارای 114 سوره است و هر سوره علاوه بر اسم دارای شماره، ردیف و تعداد آیه است. بنابراین سوره فاتحه دارای شماره ردیف یک و هفت آیه است.
وی افزود: تمام این شماره ردیف و تعداد آیات را با هم جمع کرده و گفته است اگر تعداد آیات 114 سوره را با هم جمع کنیم رقم 6236 به دست می آید و اگر شماره ردیف سوره های قرآن را باهم جمع کنیم رقم 6555 به دست می آید و در ادامه یادآور شده است که اگر شماره ردیف هر سوره را با تعداد آن جمع کنیم یک جدول زوج و یک جدول فرد به دست می آوریم که هرکدام دارای 57 سوره است. در هرکدام از این دو جدول 57 سوره وجود دارد که جمع آیات آن زوج و 57 سوره که جمع آیات آن فرد می شود مشاهده خواهد شد. از این رقم 57، 30 سوره دارای تعداد آیات زوج و 27 سوره با تعداد آیات فرد.
نویسنده کتاب ریاضیات و قرآن اظهار داشت: واقعیت این است که اعجازی به نام اعجاز زوج و فرد وجود ندارد. این تعداد آیات با شماره ردیف سوره جمع شده عددی به دست آمده و نوعی این عملیات انجام شده تا نظم خاصی از آن حاصل شود اما واقعیت این است که چنین اعجازی وجود ندارد.

ادامه مطلب ...

آیه ای که پیامبر را پیر کرد

استقامت و تلاش، یکی از سنّت های الهی است که هر که تلاش کند خداوند متعال او را به مقام مناسب با آن کوشش نایل می کند. کتاب الله عظیم از این حقیقت این گونه پرده برداشت که: و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا1 و کسانی که در راه ما تلاش کنند ما راه های خویش را به آنها نشان خواهیم داد.

ابن عباس پسر عموی پیامبر اسلام صلوات الله علیه و آله روزی نظر به چهره مبارک رسول خدا انداخت و محاسن سفید حضرت نظر او را جلب کرد. پرسید، شما که چندان سن و سالی ندارید، چرا به این زودی پیر شدید؟ حضرت در پاسخ فرمود: شَیَّبَتْنی سُورَةُ هُود، لِمَکانِ هذِهِ الْآیَة‌ِ، فَاسْتَقِمْ کَما اُمِرَتْ وَ مَنْ تابَ مَعَکَ2 سوره هود به خاطر این آیه‌اش مرا پیر کرد: پس تو و کسانی که همراه تو به سوی خداوند بازگشت کرده‌اند استقامت کنید، همان گونه که تو را به آن امر کرده‌ام.3

در حالی که در سوره «شوری» نیز بخش اول همین آیه آمده: (فاستقم کما امرت)4 ولی ایشان این آیه را موجب پیری زودرس خود ندانسته‌اند. از اینجا روشن می شود که بی ثباتی و عدم مقاومت امت پیامبر، آن عزیز را مبتلا به پیری زودرس کرده است. ای برادر و ای خواهر! بکوش و بجوش تا که به جایی برسی.

در باب استقامت داشتن، در کتاب «الدر المنثور» آمده که وقتی آیه: «فاستقم کما امرت و من تاب معک5» نازل گردید حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: شَمُّروا، شَمُّروا؛ ای مردم! دامن بالا بزنید، همت به خرج داده و مهیای مقاومت شوید. و دیگر کسی پس از آن، حضرت را خندان ندید.6

شیخ عبدالله پیاده رحمه‌الله7 یکی از عاشقان و دلباختگان حضرت مولا حجت‌ بن ‌الحسن ‌العسکری (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بود. او از همان اوان کودکی محبت فراوانی به خاندان عصمت و طهارت علیهم‌السلام داشت، و به خاطر همان عشق و ارادتش به این عزیزان مورد توجه قرار گرفت. او بر اثر بی‌رغبتی به دنیا و عشق به اهل‌بیت علیهم‌السلام، به زیارت مولایمان صاحب‌العصر والزمان ارواحنا فداه نایل گردیده است. یکی از دوستان ایشان نقل می‌کند:

ایشان به شخصی که فرزند یکی از علمای بزرگ مشهد بود، اجازه آمدن به منزلش را نمی‌داد و گاهی کم‌توجهی می‌نمود. اما آن فرد دست‌بردار نبود و دوباره می‌آمد و با ایشان صحبت می‌‌کرد. یک روز شیخ عبدا‏لله از او تعریف کرد. گفتم: پس چرا به او بی‌اعتنایی می‌‌کنید؟ گفت: باید چنین کنم تا بدانم که چه اندازه حاضر است از خود گذشتگی نشان دهد. خواستة آن شخص از ایشان، زیارت وجود مبارک حضرت حجت‌بن‌الحسن‌المهدی (ع) بود.8

از اینجاست که از حضرت مولی الموحدین علیه‌السلام نقل شده که فرموده اند: مَتی تَکْثِرُ قَرْعَ الْبابِ یَفْتَحُ لَکَ؛9 هر گاه بر کوبیدن دری اصرار ورزی، سرانجام (آن درب) به رویت گشوده خواهد شد.10نمونه‌ای از این کاربرد را در روایتی دیگر که نقل حکایتی از حضرت داوود نبی علی‌نبینا‌و‌آله‌و‌علیه‌السلام است، بنگرید:

آن حضرت در حال عبور از بیابانی مورچه‌ای را دید که مرتب کارش این است که از تپه‌ای خاک برمی‌دارد و به جای دیگری می‌ریزد. از خداوند خواست که از راز این کار آگاه شود...، مورچه به سخن آمد که معشوقی دارم که شرط وصل خود را آوردن تمام خاک‌های آن تپه در این محل قرار داده است! حضرت فرمود: با این جثة کوچک، تو تا کی می‌توانی خاک‌های این تل بزرگ را به محل مورد نظر منتقل کنی؟ و آیا عمر تو کفایت خواهد کرد؟! مورچه گفت: همة اینها را می‌دانم، ولی خوشم! اگر در راه این کار بمیرم، به عشق محبوبم مرده‌ام! در این جا حضرت داوود علیه‌السلام منقلب شد و فهمید این جریان درسی است برای او

اعجاز قرآن درباره ی درختان

در قرآن کریم می خوانیم:و در روی زمین، قطعاتی در کنار هم قرار دارد که با هم متفاوتند؛ و (نیز) باغهایی از انگور و زراعت و نخلها، (و درختان میوه گوناگون) که گاه بر یک پایه می‌رویند و گاه بر دو پایه؛ (و عجیب‌تر آنکه) همه آنها
از یک آب سیراب می‌شوند! و با این حال، بعضی از آنها را از جهت میوه بر دیگری برتری می‌دهیم؛ در اینها نشانه‌هایی است برای گروهی که عقل خویش را به کار می‌گیرند!
در قرآن مجید، آیات فراوانى است که پرده از روى یک سلسله اسرار علمى که در آن زمان از چشم دانشمندان پنهان بوده ، برداشته ، که این خود نشانه اى از اعجاز و عظمت قرآن است و محققانى که در باره اعجاز قرآن بحث کرده اند، غالبا به قسمتى از این آیات اشاره نموده اند.
یکى از این آیات آیه اى است که در بالا ذکر شد که در باره زوجیت گیاهان بحث مى کند، همانگونه که گفتیم مساله زوجیت در جهان گیاهان به صورت یک قضیه جزئى براى بشر از قدیم الایام شناخته شده بود، اما به عنوان یک قانون کلى و همگانى ، نخستین بار در اروپا در اواسط قرن هیجدهم بوسیله دانشمند ایتالیائى (لینه ) پرده از روى آن برداشته شد، اما قرآن براى مسلمانان از هزار سال حتى بیشتر خبر داده بود.
اگر (لینه ) دانشمند و گیاهشناس معروف سوئدى در اواسط قرن 18 میلادى موفق به کشف این مساله شد که زوجیت در جهان گیاهان تقریبا یک قانون عمومى و همگانى است و گیاهان نیز همچون حیوانات از طریق آمیزش نطفه نر و ماده ، بارور مى شوند و میوه مى دهند، قرآن مجید در یکهزار و یکصد سال قبل از آن ، این حقیقت را فاش ساخت ، و این خود یکى از معجزات علمى قرآن مجید است که بیانگر عظمت این کتاب بزرگ آسمانى مى باشد.
شکى نیست که قبل از (لینه ) بسیارى از دانشمندان اجمالا به وجود نر و ماده در بعضى از گیاهان پى برده بودند، حتى مردم عادى میدانستند که مثلا اگر نخل را بر ندهند یعنى از نطفه نر روى قسمتهاى ماده گیاه نپاشند ثمر نخواهد داد، اما هیچکس بدرستى نمیدانست که این یک قانون تقریبا همگانى است ، تا اینکه لینه موفق به کشف آن شد، ولى همانگونه که گفتیم قرآن قرنها قبل از وى ، از روى آن پرده برداشته بود.
و از آنجا که زندگى انسان و همه موجودات زنده و مخصوصا گیاهان و میوه ها بدون نظام دقیق شب و روز امکان پذیر نیست در قسمت دیگر این آیه از این موضوع سخن به میان آورده ، مى گوید: خداوند بوسیله شب ، روز را میپوشاند و پرده بر آن میافکند (یغشى اللیل النهار).
چرا که اگر پرده تاریک آرامبخش شب نباشد، نور مداوم آفتاب ، همه گیاهان را مى سوزاند و اثرى از میوه ها و بطور کلى از موجودات زنده بر صفحه زمین باقى نمى ماند.
با اینکه در کره ماه ، روز، دائمى نیست ، اما همین مقدار که طول روزها به مقدار پانزده شبانه روز کره زمین است ، حرارت در وسط روز در کره ماه آنقدر بالا میرود که اگر آب و مایع دیگرى در آنجا باشد به نقطه جوشش و بالاتر از آن مى رسد و هیچ موجود زندهاى را که در زمین میشناسیم ، تاب تحمل آن گرما را در شرائط عادى ندارد.
اگر (لینه ) دانشمند و گیاهشناس معروف سوئدى در اواسط قرن 18 میلادى موفق به کشف این مساله شد که زوجیت در جهان گیاهان تقریبا یک قانون عمومى و همگانى است و گیاهان نیز همچون حیوانات از طریق آمیزش نطفه نر و ماده ، بارور مى شوند و میوه مى دهند، قرآن مجید در یکهزار و یکصد سال قبل از آن ، این حقیقت را فاش ساخت
و در پایان آیه مى فرماید: (در این موضوعات که گفته شد، آیات و نشانه هائى است براى آنهائى که تفکر مى کنند) (ان فى ذلک لایات لقوم یتفکرون ).
آنها که در این نظام بدیع و شگرف ، مى اندیشند، در نظام نور و ظلمت ، در نظام کرات آسمانى و گردش آنها و در نظام نور افشانى خورشید و ماه و خدمتگزارى آنان نسبت به انسانها، و در نظام گسترش زمین و اسرار پیدایش کوهها و نهرها و گیاهان و میوه ها، آرى آنها در این آیات قدرت لا یزال و حکمت بى پایان آفریدگار را به روشنى مى بینند.
در آخرین آیه مورد بحث ، به یک سلسله نکات جالب زمین شناسى و گیاه شناسى که هر کدام نشانه نظام حساب شده آفرینش است اشاره کرده ، نخست مى فرماید:
(در زمین قطعات مختلفى وجود دارد که در کنار هم و در همسایگى یکدیگرند) (و فى الارض قطع متجاورات ).
با اینکه این قطعات همه با یکدیگر متصل و مربوطند، هر کدام ساختمان و استعدادى مخصوص به خود دارند، بعضى محکم ، بعضى نرم ، بعضى شور، بعضى شیرین و هر کدام استعداد براى پرورش نوع خاصى از گیاهان و درختان میوه و زراعت را دارد، چرا که نیازهاى انسان و جانداران زمینى بسیار زیاد و متفاوت است ، گوئى هر قطعه از زمین ماموریت بر آوردن یکى از این نیازها را دارد، و اگر همه یکنواخت بودند، و یا استعدادها به صورت صحیحى در میان قطعات زمین تقسیم نشده بود، انسان گرفتار چه کمبودهائى از نظر مواد غذائى و داروئى و سایر نیازمندیها مى شد، اما با تقسیم حساب شده این ماموریت و بخشیدن استعداد پرورش آن به قطعات مختلف زمین همه این نیازمندیها به طور کامل بر طرف مى گردد.
دیگر اینکه در همین زمین باغها و درختانى وجود دارد از انواع انگور و زراعتها و نخلها (و جنات من اعناب و زرع و نخیل).
درخت
و عجب اینکه این درختان و انواع مختلف آنها، گاهى از یک پایه و ساقه میرویند و گاه از پایه هاى مختلف (صنوان و غیر صنوان ).
(صنوان ) جمع (صنو) در اصل به معنى شاخه اى است که از تنه اصلى درخت بیرون مى آید و بنابراین صنوان به معنى شاخه هاى مختلفى است که از یک تنه بیرون مى آید.
جالب اینکه گاه مى شود که هر یک از این شاخه ها، نوع خاصى از میوه را تحویل مى دهد، ممکن است این جمله اشاره به مساله استعداد درختان براى پیوند باشد که گاه بر یک پایه چند پیوند مختلف میزنند و هر کدام از این پیوندها رشد کرده و نوع خاصى از میوه را به ما تحویل مى دهد، خاک یکى ، و ریشه و ساقه یکى ، اما میوه و محصولش مختلف و متفاوت است !
و عجیبتر اینکه ، (همه آنها از یک آب سیراب مى شوند) (یسقى بماء واحد).
و با این همه ، بعضى از این درختان را بر بعض دیگر از نظر میوه برترى میدهیم (و نفضل بعضها على بعض فى الاکل ).
حتى بسیار دیده ایم که در یک درخت یا در یک شاخه ، میوه هائى از یک جنس وجود دارد که طعمها و رنگهاى متفاوت دارند، و در جهان گلها بسیار دیده شده است که یک بوته گل و حتى یک شاخه ، گلهائى به رنگهاى کاملا مختلف عرضه مى کند.
این چه آزمایشگاه و لابراتوار اسرار آمیزى در شاخه درختان به کار گذارده شده است که از مواد کاملا یکسان ، ترکیبات کاملا مختلف تولید مى کند که هر یک بخشى از نیازمندى انسان را برطرف مى سازد.
آیا هر یک از این اسرار دلیل بر وجود یک مبدء حکیم و عالم که این نظام را رهبرى کند نیست .
اینجاست که در پایان آیه مى فرماید: (در این امور نشانه هائى است از عظمت خدا براى آنها که تعقل و اندیشه مى کنند) (ان فى ذلک لایات لقوم یعقلون ).